سالروز بمباران شیمیایی حلبچه

ساخت وبلاگ

واقعـە حلبچـە " حملهٔ شیمیایی کە به کشتار حلبچه یا جمعهٔ خونین نیز شناخته می‌شود. یکی نسل‌کشی ملت کُرد که در 16مارس 1988 م به دستور صدام حسین و جنگندەهای نظامی دولت عراق در شهر حلبچە جنوب کُردستان بە دلیل کشمکش های سیاسی و نظامی بین دو کشور عراق و ایران روی داد و ملت مظلوم کُرد باج آن را داد کە بیش از 15 هزار نفر کشته و زخمی غیر نظامی از خود بجای گذاشت. ⚫️ 25 اسفند 30مین سالروز آن واقعە دردناک را بە همە کُردهای سرزمینم تسلیت عرض می‌نماییم

کشتار حلبچه و انتقام شکست والفجر ۱۰ جریان از این قرار بود که رزمندگان غیور ایرانی با یاری نیروهای کُرد عراقی موفق شدند تا در عمق خاک این کشور پیشروی کنند و با رشادت های بسیار توانستند، برخی از شهرهای کُردنشین از جمله حلبچه را از دست نیروهای بعثی آزاد کنند و این گونه خسارت سنگینی را به ماشین نظامی و جنگی عراق وارد آوردند. پس از ورود نیروهای ایرانی به این شهر، مردم شهرها و روستاهای اطراف به استقبال از آنان شتافتند. در حقیقت صدام حسین در واقع می خواست، ساکنان کَُرد حلبچه را مجازات کند زیرا به گفته یکی از سخنگویان دولت بغداد این مردم نه تنها در برابر اشغال شهر، توسط نیروهای ایرانی مقاومت نکردند بلکه از اشغالگران با هلهله و شادی استقبال کردند و البته این همدلی مردم حلبچه با ایرانیان تعجبی ندارد زیرا نیروهای ایرانی و رزمندگان کُرد با مقاومت توانستند که ساکنان حلبچه را از شر آن حاکم منفور عراق آزاد کردند. بدین ترتیب این مساله چنان برای حزب بعث غیرقابل باور بود که در یک اقدام غیرانسانی و به قصد انتقام ‌گیری از این شکست در عملیاتی به نام اَنفال با ۵۰ فروند هواپیمای ویژه ارتش عراق که هر یک به چهار عدد بمب شیمیایی ۵۰۰ کیلویی مجهز بودند در آسمان حلبچه ظاهر شد و با ریختن ۲۰۰ بمب حاوی مواد شیمیایی به کشتار مردم این منطقه کُردنشین پرداخت و جنایت بی سابقه ای را در تاریخ جنگ تحمیلی رقم زد. در این رویداد تلخ هزاران زن، مرد، کودک، پیر و جوان به شهادت رسیدند. امام خمینی(ره) در خصوص کشتار حلبچه توسط صدام گفت: او حیوان درنده‌ای است که حتی ملت خودش را هم بمباران شیمیایی می‌کند. روزنامه‌ گاردین چاپ لندن گزارش این جنایت فجیع را همراه با عکس ‌هایی به چاپ رساند و نوشت: هیچ جراحتی و خونی و اثری، از انفجار روی اجساد دیده نمی‌شود. اجساد ده ها مرد، زن، کودک و حیوانات دست‌آموز در سطح منازل و خیابان ‌های این بخش دورافتاده در کردستان عراق تحت اشغال ایران را پوشانیده‌اند. پوست این اجساد به طرز عجیبی تغییر رنگ داده و چشم ‌هایشان باز و خیره، چرک خاکستری رنگی از دهانشان بیرون زده و انگشتان دست آنها به طرز عجیبی کج و کوله است.

این طرف مادری بچه اش را برای آخرین بار در آغوش فشرده و آن طرف پدری خود را سپر نوزادی، از آنچه نمی دانستند چیست، کرده است. همچنین خبرگزاری فرانسه نوشت: حلبچه شهری از کردستان عراق ... گویی شهری منجمد شده است و ساکنان در خوابی عمیق فرو رفته‌اند. سرپیچی خلبان عراقی از دستور صدام برای بمباران حلبچه این جنایت تا اندازه ای غیرانسانی بود که ایدن مصطفی خطیب زاده یکی از خلبانان عراقی از دستور صدام مبنی بر بمباران حلبچه سرپیچی می کند. او که علاقه‌ بسیاری به کشور و خصوصاً مردم کشورش داشت و این صفت او زبانزد دوستان، همکاران و آشنایانش شده بود و با اینکه در ارتش بعث کار می‌کرد اما حاضر نبود بر علیه مردم بی‌گناه اقدامی کند. صدام پس از شنیدن این موضوع دستور می‌دهد تا این خلبان را اعدام کنند. سرانجام او در همان سال اعدام می‌شود و حتی اجازه برگزاری مراسم تشییع پیکر و مراسم یادبود به خانواده او را نمی دهند.

یادی از «ایدن مصطفی حمید»

خلبانی که از دستور صدام

برای بمباران شیمیایی حلبچه خودداری کرد

گزارش

آیا ملت ایران سال‌های بعد از من یاد می‌کنند؟

شهره کیانوش‌راد _ روزنامه‌نگار

2روز از آزادی حلبچه گذشته بود. ساکنان کردنشین، خوشحال از ورود رزمندگان ایرانی به شهرشان با شادی و هلهله به استقبال آنها رفتند. رزمندگان غیور ایرانی موفق شده بودند با یاری نیروهای کرد عراقی در عمق خاک کشور عراق پیشروی و برخی از شهرهای کردنشین ازجمله حلبچه را از دست نیروهای بعثی آزاد کنند. رهاورد این پیروزی، تلفات سنگین و خسارت بسیار ارتش عراق بود و مجازات شادی مردم حلبچه، پرواز هواپیماهای بمب‌افکنی بود که به بمب‌های شیمیایی مجهز شده بودند. از میان خلبانان ۵۰ فروند هواپیمای ویژه ارتش عراق که برای ماموریت آماده می‌شدند یکی از آنها به نام «ایدن مصطفی حمید» از دستور صدام برای بمباران شیمیایی حلبچه خودداری کرد و حاضر نشد تا در این جنایت هولناک سهیم شود.

ساعت ۲ بعدازظهر ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ در تاریخ دفاع‌مقدس با جنایت هولناک حلبچه به‌دست رژیم عراق به ثبت رسیده است. ماجرا از این قرار بود که 2روز بعد از عملیات والفجر 10مردم شهر و روستاهای حلبچه به استقبال رزمندگان ایرانی رفتند. همدلی و همراهی مردم کردنشین عراق با رزمندگان به کام صدام بسیار تلخ آمد و برای او و ارتش مجهزش به انواع سلاح‌ها، شکستی غیرقابل باور به‌شمار می‌آمد. حزب بعث در اقدامی غیرانسانی و به قصد انتقام‌گیری از این شکست و در عملیاتی به نام انفال، ۵۰ فروند هواپیمای ویژه ارتش عراق را به سمت حلبچه روانه کرد. هر یک از هواپیماها به 4عدد بمب شیمیایی ۵۰۰ کیلویی مجهز بودند و با ریختن ۲۰۰ بمب حاوی مواد شیمیایی، کشتار مردم این منطقه کردنشین و جنایت بی‌سابقه‌ای را در تاریخ جنگ تحمیلی رقم زد. هزاران تن از شهروندان کرد عراقی قربانی سیاست‌های رژیم بعث و نسل‌کشی سازمان‌یافته این رژیم شدند. در میان نیروهای نظامی که در ارتش رژیم بعث عراق فعالیت می‌کردند، افرادی بودند که علاقه‌ای به خدمت در رژیم بعث عراق و جنگ با کشور و مردم ایران نداشتند؛ افرادی مانند «ایدن مصطفی حمید» از خلبانان عراقی بود که بعد از شنیدن دستور صدام برای بمباران شیمیایی حلبچه، از اجرای دستور خودداری کرد. او سال ۱۹۴۹ میلادی (۱۳۲۷ هجری شمسی) در کرکوک و در خانواده‌ای از تبار ترکمان اصیل به دنیا آمد. پدرش در شهر کرکوک جنگلبان بود. در سال ۱۹۵۵ میلادی (۱۳۳۳ هجری شمسی) پدرش به منطقه تون کوبری منتقل شد و ایدن کلاس اول ابتدایی خود را در این شهر گذراند. پس از مدتی خانواده‌اش مجددا به کرکوک بازگشتند و دوران ابتدایی و متوسطه خود را در آن شهر به پایان رساند. صبوری و آرامش از ویژگی‌های بارز او در دوران تحصیلش بود. پس از آنکه دیپلم خود را گرفت بنا بر علاقه‌ای که در او بود، به دانشکده هوایی ارتش عراق پیوست و به‌عنوان کمک خلبان از آن دانشکده فارغ التحصیل شد. او علاقه بسیاری به کشور و خصوصاً مردم کشورش داشت و این صفت زبانزد دوستان، همکاران و آشنایانش شده بود. ایدن با اینکه در ارتش بعث کار می‌کرد، اما حاضر نبود علیه مردم بی‌گناه اقدامی کند. زمانی که صدام شکست بزرگی از ایران را در حلبچه متحمل می‌شود، به خلبانان دستور می‌دهد تا حلبچه را بمباران شیمیایی کنند اما این خلبان جسور، از دستور بمباران شیمیایی حلبچه سرپیچی می‌کند و حاضر به انجام این کار نمی‌شود. او می‌داند که این تمرد، به قیمت از دست دادن جانش تمام می‌شود اما از تمرد دستور ابایی ندارد. صدام پس از شنیدن این موضوع دستور می‌دهد تا ایدن را اعدام کنند. سرانجام ایدن در همان سال اعدام می‌شود و حتی اجازه برگزاری مراسم تشییع پیکر و مراسم یادبود به خانواده او را نمی‌دهند. ایدن مصطفی حمید قبل از اعدامش گفت: «آیا ملت ایران و کرد، سال‌های بعد از من یاد می‌کنند؟»

شب قدر...
ما را در سایت شب قدر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asir6155ardakan بازدید : 85 تاريخ : جمعه 26 اسفند 1401 ساعت: 15:06