نكاتى عجيب و خواندنى از خاطرات محسن رفيقدوستناصر آملی اخیراً به رغم میلم، سه جلد خاطرات محسن رفیقدوست را گرفتم که انصافاحاوی اطلاعات نابی است. برخی اطلاعاتی که رفیقدوست در بخشهایی از خاطراتش بیرون داده است، از چند جهت قابل توجّه و تأمّل است: او از ابتدای انقلاب پای کار نظام بوده و در مصادر مهمی، ایفای نقش کرده است: در سپاه مأمور خریدهای خارجی و تدارک امکانات نظامی مهم ایران در دورۀ جنگ وزارت سپاه و ریاست ده ساله بر یکی از بزرگترین نهادهای اقتصادی (مثلاً انقلابی مشهور)، یعنی بنیاد مستضعفان! رفیقدوست را میتوان از مغز استخوانهای راست سنتی و هستۀ اصلی قدرت در کشور برشمرد، لذا فارغ از هر داوری خطی و جناحی، باید در اطلاعاتی که داده است به دیدۀ تأمّل نگریست. بعلاوه، رفیقدوست در گزارشی که ذیلاً به روایت او میآورم، *نام شخصیتهایی را ذکر میکند که زنده و رسمیاند* و خبرهایی از آنها نقل میکند که هرچه قابل تأمّل ترند، غیر قابل تکذیبتر! اطلاعاتی از سفرای فلسطین و انگلیس در ایران! در ص ۲۱۹ از جلد سوم کتابِ "برای تاریخ میگویم"، ایشان میگوید: *مهندس باهنر* به من زنگ زد، گفت آقای ثمرۀ هاشمی که خواهرزادۀ من است و *آقای احمدینژاد* و... ، اینها آدمهای خوبیاند و بیکارند، اگر بشود در بنیاد به آنها کار بده! هیأت مدیرۀ شرکت آتیساز را تغییر دادند و *آقای احمدینژاد* و هاشمی ثمره و... شدند هیأت مدیرۀ شرکت آتی ساز! چند بار گزارشهایی راجع به عدم پیشرفت آنجا به من شد. تا یک روز از آقای علیزاده پرسیدم: با اینها چکار کردی؟ گفت: عوضشان کردم، چون واقعاً نمیتوانستند کار کنند. *بعد، یکهو ایشان شد شهردار تهران...!* و اما گزارش اصلی سفیر فلسطین با من رفیق است. آمد پیش من، گفت: ف, ...ادامه مطلب